لیست استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال به طور مداوم در حال پیشرفت است و در پایین برخی از استراتژی‌هایی که بیشتر مشاغل از آن استفاده می کنند را قرار دادم:

تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک PPC در واقع اصطلاحی گسترده‌ای است که شامل هر نوع بازاریابی دیجیتال می شود که در آن شما برای هر کاربری که روی یک تبلیغ کلیک می کند هزینه پرداخت می کنید. به عنوان مثال ، Google AdWords نوعی تبلیغات PPC به نام “تبلیغات جستجوی پولی” است. Facebook Ads نوعی دیگر از تبلیغات PPC است که “تبلیغات پرداخت شده در شبکه های اجتماعی” نامیده می شود.

گوگل، بینگ و یاهو به شما امکان می‌دهند تبلیغات متنی را در صفحه نتایج موتور جستجو SERP انجام دهید. تبلیغات جستجوی پولی یکی از بهترین روشها برای هدف قرار دادن مشتریان بالقوه‌ای است که به طور فعال در جستجوی محصول یا خدماتی مانند شما هستند.

اگر نمی‌خواهید برای نشان دادن در SERP هزینه پرداخت کنید، می‌توانید با استفاده از بهینه سازی موتور جستجو یا SEO صفحات یا پست های وبلاگ را در سایت خود به صورت عالی رتبه بندی کنید. لازم نیست برای هر کلیک مستقیم پول پرداخت کنید، اما داشتن یک صفحه عالی برای رتبه بندی معمولاً به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد.

بیشتر رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، اینستاگرام ، توییتر ، LinkedIn و پینترست به شما امکان می دهند تبلیغات خود را در سایت آنها انجام دهید. تبلیغات رایگان در شبکه‌های اجتماعی برای ایجاد آگاهی در مخاطبانی که ممکن است از وجود تجارت، محصول یا خدمات شما مطلع نباشند بسیار مناسب است.

مانند سئو، بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی روشی ارگانیک برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی مانند فیس بوک یا توییتر برای بازاریابی تجارت شما است و دقیقاً مانند سئو، بازاریابی ارگانیک تجارت شما در شبکه های اجتماعی به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد، اما در طولانی مدت می تواند نتایج بسیار ارزان تری را به همراه داشته باشد.

بازاریابی عصبی اخیرا مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. این علم جدید تلفیق دو علم بازاریابی و عصب‌شناسی است. بازاریابی عصبی یا neuromarketing درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده آن است تا از آن برای بهبود عملیات بازاریابی استفاده کنیم. این واژه برای اولین بار در سال 2002 مطرح شد و با استقبال چندانی روبه‌رو نشد تا در سال‌های اخیر که این اصطلاح بخشی از سخنرانی‌های همایش‌ها و مقالات مختلف را به خود اختصاص داده است.

هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام‌های بازاریابی به دیگران و افزایش احتمال خرید توسط مخاطب است. در نتیجه با بازاریابی عصبی بودجه بازاریابی و تبلیغات کاهش می‌یابد.

جهت درک بهتر این موضوع حتماً مقالۀ نکات کلیدی درباره بازاریابی عصبی را کامل مطالعه کنید.

 

هنر و دانش بهبود تجربه کاربر آنلاین شماست. بیشتر اوقات، مشاغل از CRO استفاده می‌کنند تا از ترافیک وب‌سایت موجود خود، تبدیل‌های بیشتری (هدایت ، چت ، تماس ، فروش و غیره) را انجام دهند.

بازاریابی محتوا اصطلاح بازاریابی دیجیتال نسبتاً گسترده دیگری است. بازاریابی محتوا شامل هر تلاش بازاریابی دیجیتال است که از دارایی‌های محتوایی (پست های وبلاگ ، اینفوگرافیک ، کتابهای الکترونیکی ، فیلم ها و غیره) برای ایجاد آگاهی از برند یا ایجاد کلیک، هدایت یا فروش استفاده می کند.

تا به حال به پایین یک مقاله رسیده و لیستی از مقالات پیشنهادی را مشاهده کرده اید؟ این تبلیغات بومی است. بیشتر تبلیغات بومی تحت بازاریابی محتوا قرار می‌گیرد زیرا از محتوای آن برای جذب کلیک استفاده می کند. اغلب ، تشخیص تبلیغات بومی ممکن است کمی دشوار باشد، زیرا معمولاً با توصیه‌های محتوای غیرپرداختی مخلوط می شود.

بازاریابی از طریق ایمیل قدیمی‌ترین شکل بازاریابی آنلاین است و هنوز هم قوی است. اکثر بازاریاب‌های دیجیتال از بازاریابی ایمیلی برای تبلیغ معاملات ویژه، برجسته‌سازی مطالب (اغلب به عنوان بخشی از بازاریابی محتوا) یا تبلیغ رویدادی استفاده می کنند.

بازاریابی وابسته یکی از محبوب‌ترین راه‌های بدست آوردن پول به صورت آنلاین است. این یک استراتژی است که در آن یک فرد در یک کسب‌ و کار به منظور ایجاد یک کمیسیون با ارجاع خوانندگان یا بازدید کنندگان به یک محصول یا سرویس خاص یک بیزینس، شریک میشود.

همانطور که لیست بالا را مشاهده کردید، روش‌های مختلفی برای بازاریابی آنلاین کسب و کار شما وجود دارد، به همین دلیل بسیاری از مشاغل، یا آژانس استخدام می کنند تا تلاش‌های بازاریابی دیجیتال خود را مدیریت کند یا هزینه یک تیم بازاریابی داخلی و نرم افزار اتوماسیون بازاریابی را پرداخت می کنند.

بازاریابی دیجیتال یک گزینه عالی برای هر مشاغل است.  اگر می‌دانید که می‌خواهید چه کسانی را هدف قرار دهید، می‌توانید از بازاریابی دیجیتال برای هدف قرار دادن هر کسی، در هر مکان استفاده کنید.

همانطور که گفته شد، انواع خاصی از مشاغل از انواع خاصی از تبلیغات دیجیتال سود بیشتری خواهند برد. به عنوان یک بررسی اجمالی سریع، بیایید نگاهی بیاندازیم که کدام استراتژی‌ها برای شرکت‌های تجاری به مصرف کننده B2C و شرکت های تجاری به کسب و کار B2B بهترین عملکرد را دارند:

به طور کلی، شرکت‌های B2C امتیاز قیمت بسیار کمتری نسبت به B2B دارند. خبر خوب این است، شرکت‌های B2C در تلاش برای فروش محصولات یا خدمات، گران نیستند، آنها به تیم‌های بزرگ فروش یا کانال‌های پیچیده بازاریابی احتیاج ندارند. تنها کاری که آنها باید انجام دهند این است که محصولات یا خدمات خود را با پیام رسانی مناسب در برابر مخاطبان مناسب قرار دهند.

در نتیجه، هدف اصلی اکثر شرکت های B2C این است که مردم را به داخل کانال بازاریابی خود راه دهند.

با این حساب، شرکت های B2C اغلب نتایج خوبی از کانال های بازاریابی با قیف بالاتر مانند بازاریابی در شبکه های اجتماعی یا تبلیغات اجتماعی بدست می‌آورند. این کانال‌ها کار بزرگی را انجام می‌دهند تا تجارت شما را در مقابل مشتری‌های بالقوه‌ای که ممکن است وجود شما را ندانند، نشان دهند.

تکمیل استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال دیگر، مانند جستجوی پرداختی یا سئو همیشه ایده خوبی است، اما برای شروع بهتر است یک کانال را انتخاب کنید، بازاریابی در شبکه های اجتماعی گزینه بسیار خوبی برای B2C هستند.

جستجوی پولی گزینه بسیار خوبی برای شرکت های B2B است. اکثر شرکت‌های B2B مخاطبان بسیار خاصی دارند که هدف قرار دادن آنها با استفاده از رسانه های اجتماعی دشوار است. بعلاوه، چرخه فروش بیشتر شرکتهای B2B بسیار طولانی تر و درگیرتر از شرکتهای B2C است. در نتیجه، استراتژی‌های طولانی مدت مانند بازاریابی محتوا یا بازاریابی از طریق ایمیل اغلب برای بستن یک معامله ضروری هستند.

هر استراتژی برای هر مشاغل مناسب نیست، اما با کمی آزمایش و خطا، باید بتوانید سودآورترین رویکرد را برای شرکت خود شناسایی کنید.

صرف نظر از اینکه از کدام استراتژی استفاده می کنید، در اینجا 3 سوال وجود دارد که باید قبل از شروع بازاریابی دیجیتال به آنها پاسخ دهید:

برای اینکه بفهمید چه مبلغی را باید در بازاریابی دیجیتال هزینه کنید، ابتدا باید اهداف خود را مشخص کنید. نحوه برخورد شما با بازاریابی دیجیتال بسته به اینکه آیا هدف نهایی شما ایجاد کلیک، تبدیل یا هدایت، فروش، درآمد یا بازده خاصی از سرمایه است، می تواند کاملاً متفاوت باشد.

وقتی کاملاً به آن رسیدید، هدف نهایی هر تلاش بازاریابی باید بازگشت سرمایه باشد. از این گذشته، اگر هزینه بازاریابی دیجیتال شما درآمد سودآور کسب و کار شما را به همراه ندارد، چرا در حال بازاریابی آنلاین هستید؟

با این حساب، اولین چیزی که باید تعیین کنید قبل از اینکه تصمیم بگیرید بودجه بازاریابی دیجیتال شما چقدر باید باشد، تصمیم گیری در مورد میزان درآمد شماست. وقتی این را دانستید، می توانید با استفاده از این اطلاعات میزان تبلیغات را برای رسیدن به این هدف درآمد تعیین کنید.

وقتی دانستید که چقدر می خواهید از طریق بازاریابی دیجیتال درآمد کسب کنید، باید شناسایی کنید  که برای چه کسانی بازاریابی می کنید. این بسیار مهم است، زیرا شخصیت های مختلف خریدار به تاکتیک های مختلف بازاریابی نیاز دارند و حتی مهمتر از آن، شخصیت های مختلف خریدار به انواع مختلفی از خریداران تبدیل می شوند.

اگر شخصیت خریدار خود را درک نکنید، نمی توانید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر ایجاد کنید!

اگر تیم فروش دارید، گفتگو با آنها می تواند یکی از سریع ترین راه ها برای جمع آوری شخصیت خریدار مناسب باشد. به هر حال، آنها کسانی هستند که بیشتر با مشتریان شما صحبت می کنند، درست است؟

با این حال، حتی صحبت با تیم فروش خود و انجام کمی تحقیق کافی نیست تا واقعاً در سطح جزئیاتی که برای تهیه یک برنامه موثر بازاریابی دیجیتال لازم دارید، برسید. برای انجام این کار، باید با تلفن با مشتریان واقعی خود تماس بگیرید!

بپرسید که چگونه شما را پیدا کرده اند، چه چیزی آنها را متقاعد به خرید از شما کرده است، چی شد که به شما اعتماد کردند. این اطلاعات یک بینش در مورد روند بازاریابی و فروش به شما می دهد که می توانید با استفاده از آن هم عملکرد تبلیغات خود را بهبود بخشید و هم بودجه بازاریابی خود را انتخاب کنید.

به طور معمول، به افراد خریدار به عنوان یک ارزش خوب برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر می‌شود نگاه کرد. اشخاص خریدار برای این کار بسیار مناسب هستند.

بازاریابی دیجیتال در موبایل چه تفاوتی دارد؟

بازاریابی دیجیتال در تلفن همراه با بازاریابی دیجیتال روی دسکتاپ بسیار متفاوت است. این روزها، این تفاوت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا تلفن های هوشمند اکنون وسیله اصلی مردم برای تعامل با اینترنت هستند.

سرانجام، Google Ads از شر تبلیغات نوار کناری در صفحات نتایج خود خلاص شد تا یک تجربه ثابت بین تلفن همراه و دسکتاپ ایجاد کند. Facebook Ads هنوز تبلیغات نوار کناری را روی دسکتاپ نشان می دهد. پست های کوتاهتر وبلاگ عملکرد بهتری نسبت به پست های طولانی وبلاگ در موبایل دارند و لیست تفاوت ها همچنان ادامه دارد.

صادقانه بگویم، در دنیای بازاریابی دیجیتال امروز، ایده خوبی است که تصور کنید مردم با بازاریابی شما در تلفن همراه روبرو می شوند و سپس در صورت لزوم استراتژی شما را برای دسکتاپ دنبال می کنند.

علاوه بر بهینه سازی تبلیغات برای تلفن همراه، مهم است که به سایت و تجربه صفحه فرود خود نیز فکر کنید. مطمئناً، وب سایت شما ممکن است از نظر دسکتاپ زیبا به نظر برسد، اما اگر پیمایش در تلفن همراه غیرممکن باشد، در نهایت درصد قابل توجهی از ترافیک وب خود را از بین می برید.

در حالت ایده آل، تجربه سایت شما در تلفن همراه باید به طور خاص برای تسهیل یک تجربه بی دردسر صفحه موبایل (نه فقط یک نسخه سازگار از تجربه دسکتاپ شما) طراحی شود. به زبان ساده تر سایت شما باید کاملا رسپانسیو (واکنشگرا) باشد!

بازاریابی دیجیتال اکنون در درجه اول یک تجربه تلفن همراه است. خبر خوب این است که، اگر نسبتاً در زمینه بازاریابی دیجیتال تازه کار هستید، دیگر نگران اختراع دوباره چرخ نیستید. شما می توانید با ارائه تبلیغات جذاب موبایل شروع کنید و سپس در صورت لزوم برای دسکتاپ سازگار شوید.

بازاریابی دیجیتال بازاریابی آینده است. علاوه بر تمام مزایایی که در این مقاله به آنها پرداختم، شما می توانید نتایج تلاش های بازاریابی دیجیتال خود را با دقت باورنکردنی پیگیری کنید، این بدان معناست که به راحتی می توان فهمید که کدام استراتژی ها نتایج سودآوری دارند و کدام یک از آنها نیاز به اصلاح دارند.

اتفاقاً اگر این مقاله شما را متقاعد کرده است که به بازاریابی دیجیتال نیاز دارید، اما می خواهید در شناسایی روش صحیح به شما کمک کنم، در بخش نظرات به من اطلاع دهید! من با بازاریابی دیجیتال به رشد و بهینه سازی کسب‌و‌کارهای آنلاین کمک می‌کنم.